چی میشه شبیخون بزنه ، ماه من و تو
خورشید و برش داره ، سر راه من و تو
تا فاصلمون یک قدمه تا به ستاره
کاری بکنه ، فرصت کوتاه من و تو
هر روز مث روزیه که مثل شبا بود
این عاقبت بخت سحرگاه من و تو
کم سر به سر عشق بذاریم ، بذاریم!
شاید که بذاره بشه دلخواه من و تو
اینجا همشون دشمن خونی ، نه کسی نیست !
جز حلقه ی هر دار هواه خواه من و تو
دل بسته چه بد جور به هر کوچه ی بن بست
وا میشه ! گره از دل گمراه من و تو؟!
از شاخه ی هر حنجره جز رنج نچیدیم
این هم ثمر اون همه ی آه من و تو